Discoverكتاب صوتى ممنوعه "رمان" آیات شیطانی (سلمان رشدی)"اول بشنوید بعد قضاوت" کامل
كتاب صوتى ممنوعه "رمان" آیات شیطانی (سلمان رشدی)"اول بشنوید بعد قضاوت" کامل
Author: کتاب صوتی "برترین آثار"
Subscribed: 10,386Played: 193,473Subscribe
Share
Description
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی
نویسنده سلمان رشدی
خوانش قاسم قره داغی
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
لینک کانال تلگرام کتاب صوتی "برترین آثار"
https://t.me/BookLoversNeverGoToBedAlone
لینک تلگرام کتابهای حذف شده
https://t.me/HumanityIsTheBestReligion
نویسنده سلمان رشدی
خوانش قاسم قره داغی
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود. ««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند. ((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد)))) یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست. ۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
لینک کانال تلگرام کتاب صوتی "برترین آثار"
https://t.me/BookLoversNeverGoToBedAlone
لینک تلگرام کتابهای حذف شده
https://t.me/HumanityIsTheBestReligion
13 Episodes
Reverse
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
کتاب رمان صوتی آیات شیطانی /
نویسنده سلمان رشدی /
خوانش قاسم قره داغی /
آیات شیطانی (به انگلیسی: Satanic Verses) چهارمین رُمان «سلمان رشدی» است؛ این کتاب جنجالبرانگیز، برای نویسندهاش، جایزه «وایتبرد» را به ارمغان آورد، در همین سال کتاب به فهرست نهائی جایزه «بوکر» نیز راه یافت، اما موفقیتی کسب نکرد. در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ میلادی «سید روحالله خمینی» رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با صدور فتوائی حکم مرگ «سلمان رشدی» نویسنده این کتاب «رُمان آیات شیطانی» را صادر کرد و از آن پس «سلمان رشدی» زندگی مخفیانهای را در انگلستان میگذراند که تاکنون ادامه داشته است. داستان کتاب رمان در قالب رئالیسم جادوئی نوشته شده و روایت اصلی داستان آمیخته با رشتهای از جستارهای فرعی است که در قالب رؤیاهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان بازگو میشود، روایت اصلی، همچون دیگر داستانهای رشدی که شامل «ترک وطن کردگان هندی» در انگلستان امروز میشود.
««««««داستان اصلی کتاب آیات شیطانی»»»»»» هواپیمائی از هند که توسط گروهی از سیکها ربوده شده بر فراز انگلیس منفجر و تمام سرنشینان آن به جز دو هنرپیشهٔ هندی مسلمان که قهرمانهای اصلی داستان میباشند کشته میشوند. هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست؛ نفر نخست «جبرئیل فرشته» نام دارد، و دیگری «صلاحالدین چمچا» فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان «دوبلور» در انگلیس فعالیت میکند. بهدنبال این انفجار هر دو داخل کانال آبی سقوط کرده و به طرز جادوئی نجات مییابند. در یک استحالهٔ معجزهآسا، «جبرئیل فرشته» واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و «چمچا» نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، «چمچا» توسط پلیس بهظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه «جبرئیل» بیتفاوت جریان را نظاره میکند. دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. «جبرئیل» در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام «الی کن» را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین «چمچا» نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجوئی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربودهشده است. وی این اندیشه را با افروختن آتش حسد در «جبرئیل» و نابودسازی رابطهاش با «الی کن» عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد. هر دوِی آنها به هند باز میگردند. «جبرئیل» که هنوز از بیماریش رنج میبرد در یک طغیان حسادتی دیگر «الی کن» را به قتل میرساند و سپس خودکشی میکند. «صلاحالدین چمچا» نیز که نهتنها مورد بخشایش جبرئیل قرارگرفته، بلکه با پدر و نیز هویت هندی فراموش شدهاش به آشتی رسیده، و برآن میشود که در هند باقی بماند.
((((مُــــهــم: چرا این کتاب برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیده است و باعث شد که روح الله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را بدهد))))
یکی از این حکایات فرعی شامل بیشترین عناصری است که برای مسلمانان توهینآمیز تلقی گردیدهاست.
۱- این حکایت شامل بازگوئی دگرگون شدهٔ زندگی محمد(پیامبراسلام) در رمان با نام «محوند» در شهر مکه {در رمان با نام «جاهلیه»} است. در میان این حکایت، بخش آیات شیطانی روایت میشود که در آن پیامبر ابتدا خبر از وحی آیاتی در پشتیبانی از بتهای شرکآلود دیرینه میدهد ولی بعد آنرا لغزشی برخاسته از القائات شیطانی عنوان میدارد. دو شخصیت نیز در حکایت معرفی میگردند که به مخالفت با «پیامبر» میپردازند: یکی زن کاهن بیدین شیطانصفتی با نام «هند» است و دیگری شاعریاست بذلهگو، گمانمند و هتاک با نام «بال». وقتی پیامبر پیروزمندانه به شهر بازمیگردد، «بال» خودرا در یک روسپیخانهٔ زیرزمینی که درآن روسپیها نام همسران پیامبر را برخویش نهادهاند، پنهان میسازد. همچنین یکی از صحابه پیامبر در تشکیک صحت گفتار او، مدعی میشود که پیامبر در بخشهایی از قرآن در حین وحی زیرکانه دستکاری کرده است. ۲- بخش دوم داستان؛ عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل (فرشتهٔ مقرب) بدو وحی میشود. او همهٔ عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده آهنگ سفری از برای زیارت بهسوی مکه کنند، با این ادعا که میتوانند پیاده از دریای عربی بگذرند. در این زیارت هنگامی که باورمندان همه پا به دریا گذارده و ناپدید میشوند به پایانی مصیبتبار میانجامد. دراینمیان شاهدان واقعه، شرحهای ضدونقیضی از غرق شدن یا گذر معجزهوار این افراد از آب ارائه میدهند. ۳- بخش سوم؛ رؤیا یک رهبر مذهبی متحجر تبعیدی، با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
United States
به نظر من با توجه به سبک کتاب که رئالیسم جادویی هست هر چیزی در این قالب میتونه وجود داشته باشه دوستانی که متعصبانه به این کتاب نگاه میکنند تو خود قرآن جریان غرانیق نوشته شده بهتر نیست به جای اینکه کورکورانه قضاوت کنید یه کمی مطالعه کنید و ببینید داستان چیه... در هر صورت من با خانش کتاب خوب نبودم اما ایرادی نمیگیرم چون شرایط رو درک میکنم ولی با سبک کتاب که ریالیسم جادوییه کلا میونه خوبی ندارم و صد سال تنهایی رم نمیتونم به درستی درک کنم
🙏🌠
بنظر میرسه هم ترجمه این کتاب مشکل داره یا خیلی ترجمش تخصصی هست و من متوجه نمیشم گاهی وهم اینکه درست ابتدای کتاب توضیح داده شد که نسخه یک نسخه حرفه ای ویک نسخه معمولی هست اما برای روخوانی که دیگه میشد از صدایی با جنس مناسب استفاده کرد
دم شما گرم. سلام من یاسرم میزبان پادکست رادیو وای. تو رادیو وای فیلم خوب کتاب خوب و موسیقی خوب معرفی میشه. و در هر اپیزود به یه موضوع جالب پیرامونمون پرداخته میشه. پیشنهاد میکنم برای خوب شدن حال دلتون حتما رادیو وای رو بشنوین. https://castbox.fm/ch/4961737
واقعا نیازی به این همه جنجال و تندروی نبود آمار نشون داده تو دوره های بدون حاشیه سلمان رشدی فروش آثارش حتی توی صد کتاب برتر نبوده ولی بعد از صدور حکم ارتدادش و حمله بهش توی آمریکا آثارش توی دنیا فروش زیادی داشتند به نظرم مثال جناب رشدی مثل بچه ای بی فکر که روی یه فرش با عظمت مدفوع کرده و تندروها به جای صبوری سعی کردند اون مدفوع بشورند و این نتیجه دیده شدن این اثرش شده جوایزی هم که گرفته بابت جسارتش در رد کردن خط قرمز هاست نه قریحه نویسندگی ، هیچ لطافتی نداره هر چند ممکن مردم کمی هم علاقمندش باشن
✨️🎖✨️
کتاب و خوانش ، عالي و فوق العاده بود.
🍂🪺🪵🕊
🤙
سلام من یاسرم میزبان پادکست رادیو وای. تو رادیو وای فیلم خوب کتاب خوب و موسیقی خوب معرفی میشه. و در هر اپیزود به یه موضوع جالب پیرامونمون پرداخته میشه. پیشنهاد میکنم برای خوب شدن حال دلتون حتما رادیو وای رو بشنوین. https://castbox.fm/ch/4961737
عجب بی مزه. شما نخوانده بوری بهتر بود .توگور بابای سلمان سگ.....اصلا معلوم نیست چی نوشته
متاسفم برای اعتقادات پوسیده و زنگ زده که پارچهی سیاه دین،جلو چشمشون رو گرفته و جای مغز توی سرشون توپی از جنس فولاده. نه چیزی رو که خلاف نظرشونه میبینن و نه حرف درست رو قبول میکنن مملکت ما با این شرایط همینجور تا ابد خواهد ماند
شهر جاهلية ایده خوبی برای پرداخت بود. 🎭📿
منکه حوصله شنیدن این چرت وپرت ها رامتوجه نمیشوم...اینقدر باکنایه جرف میزنید.بعدم خمینی را انگار بزرگ گردی.
همیشه گوشمان برای شنیدن چیزها باز باشه بهتره.
بسیار عالی .کسایه که نمیخواد واقعیتو بفهمن و نمیخوان اسلام واقعیو قبول کنن قبول ندارن این کتابو . بیاین تعصبو بزاریم کنار
خیلی بد و گنگ و بی احساس روخوانی کرده جوری که انگار قسمتهایی از نوشته را نمیخواند
چقد بد میخوانید
به نظرم یک بار گوش دادنش لازمه. هرچند مطالبش به نوعی چرت و پرته . واقعا یه نویسنده یه فرد فرهنگی مطالبی مینویسه ، جهت اهانت به باور های یه عده. چه باورها درست باشه چه غلط.
به نظر من متن خیلی هیجان انگیزی داشت و من ازش لذت بردم ، مثل کتاب های چوبک و هدایت اسرار آمیز و گیراست.